I am the new one
8.11.2022 17:47
۲۰ فیلم شاهکار از لوئیس بونوئل
سورین (با بازی کاترین دنو) یک زن خانهدار فرانسوی است که در مورد
سناریوهای سادومازوخیسم خیالپردازی میکند؛
آنها در تقابل با ناتوانی وی از
صمیمیت با همسرش، پیر (با بازی ژان سورل) هستند.
در نتیجه این کسالت خانگی، او مشغول به کار کردن برای مادام آناس (با بازی ژنویو پژ) در یک روسپیخانه میشود.
«عصر طلایی» از یک ساختار روایی سست برای گفتن داستان دو عاشق که در تلاش برای
به کمال رساندن رابطهشان هستند، استفاده میکند.
همچون دیگر اختلالات روانی مشاوره و
روان درمانی و هیپنوتیزم
درمانی می تواند بهترین روش درمانی برای این انحراف باشد.
پس از دریافت مشاورههای لازم، سکسدرمانی با
یک درمانگر متخصص در حوزه پارافیلیا
بهترین درمان برای افرادی است که تشخیص فوت فتیش در آنها انجام شده
است. از اصلیترین نشانه های فوت
فتیش استفاده دائمی از یک سری اشیا غیر زنده یا وابستگی به یک سری
از بخشهای غیر سکسی بدن برای رسیدن به لذت
جنسی میشود. این لذت جنسی میتواند از
طریق لمس، حس بویایی و یا تنها مشاهدهکردن به فرد منتقل شود.
این افراد با گذشت زمان ممکن است به موارد دیگری هم علاقه جنسی پیدا کنند.
وقتی سال پیش از فرانسه برگشتم و وسایلم را
با خودم به خانه مادر و پدرم آوردم، متوجهه شدم لوازم خانهمان بیش از حد زیاد شده است.
پدرو نازاریو (با بازی فرانسیسکو
رابال) سرسپردگی وسواسگونهای نسبت به ایمانش دارد.
فاحشهای به نام آندارا (با بازی ریتا
ماسهدو) بعد از کشتن یک فاحشه، برای پناه گرفتن التماس میکند.
آندارا و همسایه نازاریو، بئاتریز (با بازی مارگا لوپز) خودشان را وقف نازاریو میکنند چراکه معتقدند
او به کار معجزه مشغول است. این سه نفر شهر خود را ترک میکنند و از شهری به شهر
دیگر سفر میکنند و کشف میکنند که تقوی آنها لزوماً باب میل سایر
نقاط جهان نیست. فیلم در یک سبک اسپرپنتو پیریزی شده است و
یک گروتسک معوج از کاراکترها و وقایع را
به منظور نقد انجمنهای اجتماعی ارائه میدهد.
بونوئل همچنین اظهار داشته است که مریم باکره (با بازی ادیت اسکوب)
یکی از معدود کاراکترهایی است که قادر به فرار از انتقاد
اجتماعی/ مذهبی بونوئل به خاطر خلوص و آرامشش بوده است.
«پارافیلی» مشکلات کنترل تکانه جنسی است که با تخیلات، امیال و رفتارهای مکرر جنسی متمرکز بر اشیاء، فعالیت
ها یا موقعیت های غیرمعمولی مشخص می شود که
برای دیگران از لحاظ جنسی محرک نیست.
در اغلب موارد این اشیاء، فعالیت ها یا موقعیت ها برای اینکه افراد کارکرد جنسی داشته باشند، ضروری اند...
فیلم تقریباً در تمام طول زمان خود
پیشگویی میکند و به آداب و رسوم تشریفاتی (مهمانیهای شام،
آداب و رسوم رستوران و غیره) و رویدادهای اجتنابناپذیر (در درجه اول
مرگ) حمله میکند. این حمله بمبافکنانه
به بورژوازی است و فیلم توانست جایزه اسکار بهترین
فیلم خارجیزبان (نماینده فرانسه) را از آن خود کند.
گروهی از سوسیالیتها به یک مهمانی شام در یک عمارت پرزرقوبرق دعوت میشوند.
زمانی که آنها برای صرف
شرابِ پیش از خواب به سالن میروند، خیلی زود متوجه میشوند که تلاشهای آنها برای ترک کردن با نیرویی نامرئی خنثی میشود.
این فیلمی است که آشکارا روانشناسی فرویدی را در
بر میگیرد، در حالی که همزمان با اصول/ انتظارات عمومی بازی میکند.
این فیلم همچنین دارای فتیش
پا نیز هست؛ یکی از علاقهمندیهای کلیدی که به
بونوئل در نفوذ و فروپاشاندن
نخبگان برتر کمک میکرد. در یک کشور بینام آمریکای لاتین، گروهی
از ناسازگاران اجتماعی (از جمله یک
فاحشه و یک کشیش، فقط برای نام بردن چند نفر)
برای فرار از یک قیام سیاسی به جنگل
میگریزند. آنها که در جستجوی راهی برای نجات هستند، در
شرایط جدیدی قرار میگیرند که توانایی
آنها را برای زنده ماندن در زمین خطرناک، آزمایش میکند.
سوسانا (با بازی روزیتا کوئینتانا) به درگاه خداوند دعا میکند تا به او کمک کند، بر
شهوت سیریناپذیر خود غلبه کند.
به طور اعجابانگیزی، پنجره ندامتگاه او شکسته میشود و سوسانا
به یک مزرعه در همان حوالی میگریزد.
سورین (با بازی کاترین دنو) یک زن خانهدار فرانسوی است که در مورد
سناریوهای سادومازوخیسم خیالپردازی میکند؛
آنها در تقابل با ناتوانی وی از
صمیمیت با همسرش، پیر (با بازی ژان سورل) هستند.
در نتیجه این کسالت خانگی، او مشغول به کار کردن برای مادام آناس (با بازی ژنویو پژ) در یک روسپیخانه میشود.
«عصر طلایی» از یک ساختار روایی سست برای گفتن داستان دو عاشق که در تلاش برای
به کمال رساندن رابطهشان هستند، استفاده میکند.
همچون دیگر اختلالات روانی مشاوره و
روان درمانی و هیپنوتیزم
درمانی می تواند بهترین روش درمانی برای این انحراف باشد.
پس از دریافت مشاورههای لازم، سکسدرمانی با
یک درمانگر متخصص در حوزه پارافیلیا
بهترین درمان برای افرادی است که تشخیص فوت فتیش در آنها انجام شده
است. از اصلیترین نشانه های فوت
فتیش استفاده دائمی از یک سری اشیا غیر زنده یا وابستگی به یک سری
از بخشهای غیر سکسی بدن برای رسیدن به لذت
جنسی میشود. این لذت جنسی میتواند از
طریق لمس، حس بویایی و یا تنها مشاهدهکردن به فرد منتقل شود.
این افراد با گذشت زمان ممکن است به موارد دیگری هم علاقه جنسی پیدا کنند.
وقتی سال پیش از فرانسه برگشتم و وسایلم را
با خودم به خانه مادر و پدرم آوردم، متوجهه شدم لوازم خانهمان بیش از حد زیاد شده است.
پدرو نازاریو (با بازی فرانسیسکو
رابال) سرسپردگی وسواسگونهای نسبت به ایمانش دارد.
فاحشهای به نام آندارا (با بازی ریتا
ماسهدو) بعد از کشتن یک فاحشه، برای پناه گرفتن التماس میکند.
آندارا و همسایه نازاریو، بئاتریز (با بازی مارگا لوپز) خودشان را وقف نازاریو میکنند چراکه معتقدند
او به کار معجزه مشغول است. این سه نفر شهر خود را ترک میکنند و از شهری به شهر
دیگر سفر میکنند و کشف میکنند که تقوی آنها لزوماً باب میل سایر
نقاط جهان نیست. فیلم در یک سبک اسپرپنتو پیریزی شده است و
یک گروتسک معوج از کاراکترها و وقایع را
به منظور نقد انجمنهای اجتماعی ارائه میدهد.
بونوئل همچنین اظهار داشته است که مریم باکره (با بازی ادیت اسکوب)
یکی از معدود کاراکترهایی است که قادر به فرار از انتقاد
اجتماعی/ مذهبی بونوئل به خاطر خلوص و آرامشش بوده است.
«پارافیلی» مشکلات کنترل تکانه جنسی است که با تخیلات، امیال و رفتارهای مکرر جنسی متمرکز بر اشیاء، فعالیت
ها یا موقعیت های غیرمعمولی مشخص می شود که
برای دیگران از لحاظ جنسی محرک نیست.
در اغلب موارد این اشیاء، فعالیت ها یا موقعیت ها برای اینکه افراد کارکرد جنسی داشته باشند، ضروری اند...
فیلم تقریباً در تمام طول زمان خود
پیشگویی میکند و به آداب و رسوم تشریفاتی (مهمانیهای شام،
آداب و رسوم رستوران و غیره) و رویدادهای اجتنابناپذیر (در درجه اول
مرگ) حمله میکند. این حمله بمبافکنانه
به بورژوازی است و فیلم توانست جایزه اسکار بهترین
فیلم خارجیزبان (نماینده فرانسه) را از آن خود کند.
گروهی از سوسیالیتها به یک مهمانی شام در یک عمارت پرزرقوبرق دعوت میشوند.
زمانی که آنها برای صرف
شرابِ پیش از خواب به سالن میروند، خیلی زود متوجه میشوند که تلاشهای آنها برای ترک کردن با نیرویی نامرئی خنثی میشود.
این فیلمی است که آشکارا روانشناسی فرویدی را در
بر میگیرد، در حالی که همزمان با اصول/ انتظارات عمومی بازی میکند.
این فیلم همچنین دارای فتیش
پا نیز هست؛ یکی از علاقهمندیهای کلیدی که به
بونوئل در نفوذ و فروپاشاندن
نخبگان برتر کمک میکرد. در یک کشور بینام آمریکای لاتین، گروهی
از ناسازگاران اجتماعی (از جمله یک
فاحشه و یک کشیش، فقط برای نام بردن چند نفر)
برای فرار از یک قیام سیاسی به جنگل
میگریزند. آنها که در جستجوی راهی برای نجات هستند، در
شرایط جدیدی قرار میگیرند که توانایی
آنها را برای زنده ماندن در زمین خطرناک، آزمایش میکند.
سوسانا (با بازی روزیتا کوئینتانا) به درگاه خداوند دعا میکند تا به او کمک کند، بر
شهوت سیریناپذیر خود غلبه کند.
به طور اعجابانگیزی، پنجره ندامتگاه او شکسته میشود و سوسانا
به یک مزرعه در همان حوالی میگریزد.